پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
تبلیغات
.



تبریک عید نوروز
نوشته شده در چهار شنبه 28 اسفند 1398
بازدید : 3831
نویسنده : فرشید

   يا مقلب القلوب و الابصار يا مدبراليل و النهار

 

يا محول الحول و الاحوال حول حالنا الي احسن الحال

 

تبریک عید نوروز 93

حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لايزال الهي و تجديد حيات طبيعت مي باشدرا به تمامي مردم روستای کلاته بالا و شما عزیزان بازدید کننده  تبريک و تهنيت عرض نموده و سالي سرشار از برکت و معنويت را از درگاه خداوند متعال و سبحان براي شماعزيزان مسئلت مي نماييم


:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , کلاته بالا روستایی متفاوت , اخبار روستای کلاته بالا , تبریک عید نوروز , ,
:: برچسب‌ها: تبریک عید نوروز , تبریک نوروز94 , تبریک عید94 , عید , عید نوروز , جشن نوروز ,



قنه ghonneh کما kama
نوشته شده در شنبه 24 اسفند 1392
بازدید : 4418
نویسنده : فرشید

قنه ghonneh کما kama

مقدمه: در روزهای پایان سال هموطنان بزرگوارم در جای جای کشور عزیزمان ایران آماده می شوند تا عید باستانی نوروز را هر چه بهتر برگزار نمایند . به همین مناسبت کار هایی از قبیل :خانه تکانی و خرید لباس نو ، آجیل  میوه ، شیرینی ، کادو و ...را انجام می دهند ولی در روستای کلاته بالا این روز ها علاوه بر موارد فوق خرید قنه یا کما از ضروریات مردم روستا است و مردم روستا ،  هر روز منتظرند تا فروشندگان برای فروش قنه (کما) به روستا ی کلاته بالا آمده و یا یکی از افراد فامیل مقداری  قنه (کما)  را از شهر خریده باشد و مردم روستا با تهیه انواع غذا آن را به عنوان  غذایی نوبر میل کنند.

براستی قنه ghonneh کما kama چیست ؟


در گویش های محلی قنه ghonneh ، کما kama ، قرنه یا قرنه کما همان گیاه آنغوزه می باشد.

در کتاب اغت نامه دهخدا در مورد قنه یا همان آنغوزه چنین آمده است .

انگدان . [ اَ گ ُ ] (اِ) گیاهی علفی از تیره ی  چتریان می باشد. این گیاه در اکثر صحاری ایران فراوان است . ارتفاعش 2 تا 2/5 متر و ریشه اش راست و ستبر است . ابر کبیر. حلتیت . انجدان . (فرهنگ فارسی معین ). انگذان . معرب آن انجدان است .

(برهان قاطع) :

تا به مذاق انس و جان ندْهد و ناورد جهان * نکهت گل ز انگدان لذت می ز آمله .

و جهت کلمه عربی آن که انجدان است چنین آمده است

انجدان . [ اَ ج ُ ] (معرب ، اِ) معرب انگدان است و آن را بعربی حلتیت و بیح آنرا اصل الانجدان خوانند . (برهان قاطع) (آنندراج ). در لغت طبری کلوپر گویند. (از انجمن آرا). گیاهی از تیره ی  چتریان که علفی است و پایا میباشد. این گیاه در اکثر صحاری ایران فراوان است . ارتفاعش 2 تا  2/5متر و ریشه اش راست و ستبر است . ابرکبیر. حلتیت . (از فرهنگ فارسی معین ذیل انگدان ). به مازندرانی انجدان طیب را کولاپرنامند و بیخ آنرا بعربی محروق و ساق آنرا بترکی بالدرغان گویند و چون انجدان مطلق مذکور شود مراد تخم آن است و آن دو قسم میباشد یکی طیب و دیگر منتن و ساق نبات آن مجوف و سطبر و بلندتر از قامت و برگ آن شبیه ببرگ کلم و از آن کوچکتر و گل آن چتری مانند شبت وسفید و ثمر آن بعد از رسیدن سفید و مدور و پهن شبیه بدرهم و بسیار خوشبو میباشد و صمغ آنرا حلتیت طیب مینامند و برگ قسم دوم آن مانند صفحه ی  سوخته و پرسوراخ و ساق آن ضعیفتر از قسم اول و ثمر آن سیاه و بسیاربدبو است و بیخ آنرا اشترغار و گیاه آنرا کماه و صمغ آنرا که بسیار بدبو است حلتیت منتن و بفارسی انکزد(انکزه ) نامند و صمغ آنرا بفارسی ژَد و عوام آنرا انگشت گنده نامند. (از مخزن الادویه ). بعضی از اطباء گویند انجدان برگ است و حلتیت صمغ گیاه آن و محروث ریشه ی  آن است . اسحاق بن عمران گفته است انجدان بر دو قسم است قسمی از آن سفید و طیب و خوردنی است که آنرا انجدان سرخسی گویند و ریشه های آنرا محروث گویند و در اغذیه و ادویه بکار رود و دیگر انجدان سیاه منتن است که ببرخی ادویه بیامیزند و صمغ انجدن همان حلتیت است ... ابوحنیفه گوید: محروث ریشه ی انجدان است و محمدبن عبدون گوید: انجدان نباتی است مانند کاشم که در بابل میروید و سبزی فروشان آنرا مانند توابل میفروشند. (از مفردات ابن بیطار ج 1 صص 58 - 59). دیسقوریدوس گوید درخت انجدان را سلقیون گویند و صمغ او را حلتیت خوانند یعنی انگزد و منبت او در زمین دمشق بود و شام وارمنیه و قهستان که او را زمین ماه گویند و زمین نینو و آن زمینی است که آن طرف مصر است و انجدان را بسریانی انکذانا او کاما خوانند... (ترجمه ی  صیدنه ی  ابوریحان ، خطی ). || بعضی گویند نسناس است و آن جانوری باشد شبیه آدمی

معرفی  قنه ghonneh که در ادامه مطلب با نام آنغوزه ذکر خواهد گردید.


آنغوزه با نام علمی (Ferula assa Feotida)، گیاهی است علفی ، چند ساله ، که در آخرین سال عمر گیاه  گلدهي و بذرافشاني آن صورت مي گيرد.آنغوزه  متعلق به خانواده چتریان (Umbelliferea) است .ارتفاع آن به 1 تا حداکثر2 متر مي رسد برگهاي سبز تيره وگلهاي آن برنگ زرد مي باشد که در دامنه وسیعی از نقاط کشور عزیزمان ایران می روید و از سال های بسیار دور تاکنون، به عنوان یک نوع گیاهی دارویی در روستای کلاته بالا مصرف میشده و همچنین جز گیاهان دارویی و صنعتی ایران محسوب می شده است. آنغوزه دارای ریشه کمی ضخیم و گوشتی با ساقه قوی و خشن و خیبری است. مرحله رشد گیاه از اوایل بهار شروع و تا آخر خردادماه ادامه دارد(لازم به ذکر است این دوره نسبت به محل رویش گیاه ،میزان بارندگی و دمای محیط تغییر می کند) سپس دوره خواب بوته‌های نابالغ آغاز و تا بهار سال بعد به‌طول می انجامد. زادآوری این گیاه فقط از طریق بذر صورت می‌گیرد. این گیاه کوهستانی در اراضی بایر و ماسه‌ای خشک و آهکی مناطق گرم می روید .مردم روستای کلاته بالا آنغوزه مورد نیاز خود را از 7فرسنگی روستا محلی به نام پی کمر و بیابان های بیرجند به طرف نهبندان ، بیابان آفریز ، گردنه بردسکن به طرف سبزوار و بهترین نوع آن را از دهنه زیدر مابین میامی وعباس آباد تهیه می نمایند . از ریشه این گیاه یا قسمت پایین ساقه و یقه گیاه با تیغ زدن در اواخر بهار شیره متعفنی در طول تابستان خارج می‌شود که در مجاورت هوا به تدریج سفت می‌شود که تحت نام آنغوزه مورد استفاده قرار می‌گیرد. طعم آنغوزه گس و گزنده و در بعضی از گونه‌ها تلخ و بویی شبیه بوی سیر متعفن و خیلی تند دارد که به‌دلیل ترکیبات شیمیایی آنغوزه می‌باشد. آنغوزه به اشکال مختلف به‌صورت اشکی، توده‌ای، خمیر به بازار تجارت عرضه می‌شود که نادرترین و مرغوب‌ترین شکل آن آنغوزه اشکی یا دانه‌ای است. البته مردم روستای کلاته بالا فقط از برگ های گیاه به عنوان سبزی استفاده می نمایند.

انواع غذاهایی که با گیاه آنغوزه در روستای کلاته بالا تهیه می گردد.

1-  کوکو قنه که شبیه کوکو سبزی تهیه می گردد.

2-  برگ گیاه به عنوان سبزی مصرف می گردد. البته هنوز گیاه می بایست سر از خاک بیرون نیاورده باشد و گرنه برگ آن تلخ وبدمزه می شود

3-  برگ وساقه آن را با آب می پزند و همراه با سیر داغ ، نعناع و گردو با کشک(قروت) میل می نمایند.

4-  نان و پتیر قنه ای : برگ گیاه را خرد می کنند و آن را به خمیر نان اضافه نموده و نان قنه ای را تهیه می کنند .

5-   قنه پلو : برگ گیاه را خشک می کنند و بعد از آب کش نمودن برنج به آن اضافه می نمایند . شبیه شوید پلو

6-   و چندین نمونه غذای دیگر که در مبحث غذا های محلی به آن اشاره خواهد شد.

خواص دارویی گیاه آنغوزه :

1-  آرام بخش و خواب آور است لذا بعد از مصرف آن جدا از رانندگی اجتناب کنید

2-   مسکن است  بخصوص  برای درد کمر و مفاصل بسیار مفید است.

3-   کاهش دهنده فشار خون

4-  محرک نیروی جنسی است.

5-  برطرف کننده بلغم است.

6-  . ادرارآور و ضد سوزش ادرار است.

7-  درمان کننده رماتیسم و نقرس و سیاتیک است.

8-  هضم کننده غذا است.

9-  دم کرده انجدان رومی تمیزکننده خون کبد است.

10-                    درمان کننده امراض سینه از جمله آسم است.

11-                    درمان کننده بواسیر

12-                    برای درمان تب‌ها سودمند است

13-                    برای درمان ذات‌الریه، برونشیت و سرفه و سرماخوردگی به کار می‌رود.

14-                    خوردن انجدان باعث رفع سموم جانوران سمی می‌شود.

15-                    تحريك كننده اشتها بوده و دستگاه هاضمه را تقويت مى كند

16-                    قاعده آور است

17-                    باعث افزایش شیر در انسان و دام می شود ولی طعم آن را عوض می کند

18-                    مواری مثل :حساسیت زا، ، ضد چسبندگی پلاکت‌ها، ضدعفونی کننده، ضد اسپاسم، ضد تومور، ، ضد نفخ، محرک CNS، ، خلط آور، قارچ کش، تقویت کننده رحم و کرم کش آن گزارش شده است .

موارد منع مصرف:زنان باردار، زنان شیرده و کودکان

نوزادان بزرگتر از 7ماه معمولا از خوردن شیر به خاطر بدمزه شدن شیر خوداری می کنند ولی تجربه مردم روستای کلاته بالا حاکی از مسموم شدن نوزادان دارد.

 

 

 

 


:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , خواص دارویی میوه ها و گیاهان , خواص دارویی ودرمانی آنغوزه , غذاهای محلی روستای کلاته بالا , ,
:: برچسب‌ها: قنه , ghonneh , کما , قرنه , قرنه , kama , آنغوزه , , انجدان , انگدان , الانجدان , آنندراج , کلوپر , بالدرغان , حلتیت طیب , انکزد , انکزه , محروث , Ferula , assa , Feotida , Umbelliferea , ,



چک دهه chakkeh daheh
نوشته شده در جمعه 15 آذر 1392
بازدید : 3585
نویسنده : فرشید

انباره گندم . خرمن گندم

چک دهه چیست؟

تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 مردم روستای کلاته بالا به مقدار گندم و جو برداشت شده ، مالیات پرداخت می نمودند . در آن زمان بعد از درو کردن گندم و جو و انبار نمودن محصولات در خرمن از طرف ژاندارمری یک یا دو درجه دار به همراه راننده که معمولا سرباز بود جهت ارزیابی مقدار محصولات گندم و جو به روستای کلاته بالا می آمدند . مامور ژاندارمری  به همراه کدخدا و قرق بان (دشت بان) و یک  نفر ارزیاب از روستا تمامی گندم های انبار شده در خرمن ها را ارزیابی می نمودند و به آن در صدی مالیات تعلق می گرفت . مامور ژاندارمری اسامی تمامی افراد روستا و مقدار مالیاتی را که افراد می بایست پرداخت نمایند را لیست میکرد و آن را به کدخدا می داد تا از مردم دریافت نماید و به ژاندارمری بدهد . دقیقا کسی نمی داند که این مبلغ به حساب خزانه دولت واریز میشده یا حساب ژاندارمری ولی به هر حال مردم روستای کلاته بالا به تناسب محصولی که برداشت می کردند می بایست مبلغی را پرداخت می کردند .

در آن زمان پذیرایی از چندین نفری که کار ارزیابی را انجام می دادند برای یک نفر مشکل بوده چون مامورین از یک تا دو روز در روستا می ماندند لذا در هر سال پذیرایی از این افراد را نوبت بندی میکردند.چنانچه مامورین ژاندارمری یک روز در روستا می ماندند ،کدخدا به سه نفر از اهالی روستا می گفت که امثال چک دهه نوبت شماست وآن سه نفر وظیفه داشتند سه وعده غذایی (صبحانه ، نهار  و شام)آنها را مهیا نمایند . پس نتیجه میگیریم که:

چک دهه عبارت است از: پذیرایی یکی از خانواده های روستا، از مامورین ژاندارمری که جهت ارزیابی محصولات برداشت شده و اخذ مالیات  به روستا آمدند

مطلب اختصاصی از وبلاگ روستای کلاته بالا 

توجه : هر گونه انتشار وکپی با ذکر منبع بلامانع است

 


:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , چک دهه chakkeh daheh , ,
:: برچسب‌ها: چک دهه chakkeh daheh , فرهنگ لغات روستای کلاته بالا , خرمن , انباره گندم , مالیات بردرآمد ,



مقیاس های اندازه گیری
نوشته شده در پنج شنبه 16 آبان 1392
بازدید : 3428
نویسنده : عبدالحسین غلامی

مقیاس های اندازه گیری

در روستای کلاته بالا واحدهای اندازه گیریی وجود دارد که این واحد ها حداقل در خراسان جنوبی شبیه همدیگر هستند وجالب است بدانید که از این واحد های اندازه گیری هنوز هم استفاده می شود.

واحد های اندازه گیری جرم در روستای کلاته بالا به شرح ذیل می باشد.

خروار = یک خروار برابر است با صد من یا 166.6کیلوگرم

وزن گندم ، جو ، چغندر ، شلغم و ..... با خروار سنجیده می شود .

من = یک من مساوی است با 40 سیر  یا 1.666کیلوگرم

اغلب کالاها را در روستای کلاته بالا با من می سنجند .این کالاها چه جامد باشد وچه مایع . بعنوان مثال یک من شیر یا یک من زرشک

چارک = برابر است با 10سیر یا یک چهارم من = 416.6گرم

سیر = سیر واحد کوچکتری از من است وبرابر است با 9 مثقال

مثقال = یک مثقال مساوی است 4.6296گرم یا  24نخود 

نخود= هر نخود برابر است با 4 گندم 0.1929گرم

واحد اندازه گیری مساحت

من - من واحد اندازه گیری زمینهای زراعی است که بصورت دیم کاشته می شود.

منظور از یک من زمین یعنی مقدار زمینی که در آن یک من یا همان 1.666کیلوگرم بذر کاشته شده باشد .

پس یک من ،مساوی است با 40قدم در 40قدم یا دقیقا 1600متر مربع

سیر = یک سیر زمین دیم برابر است با 40متر مربع

یک من زمین آوه(زمینی که آبیاری می شود) برابر است با 100متر مربع

یک سیر زمین آوه برابر است با 2.5متر مربع

نتیجه یک من زمین دیم مساوی است با 16 من زمین آوه یعنی در زمینی که آبیاری می شود 16 برابر زمینی که به صورت دیم کاشته می شود بذر کاشته می شود

خونه گاه = یکی از واحد های مساحت است که در مورد زمین های مسکونی ویا خرمن بکار می رود وبرابر است با 25متر مربع

گز= گز واحد اندازه گیری طول می باشد و معادل متر است یک گز = یک متر

ذرع = مساوی است با گز وبرابراست با  متر،  بیشتر در مورد پارچه بکار می رود مثال یک ذرع کرباس(نوعی پارچه) برابر است با یک متر پارچه کرباس

طاقه = واحد شمارش پارچه البته جامه است مثا یک طاقه چادری (حدود 6متر)یا یک طاقه کت شلواری ( 2.5متر)یعنی اندازه ای پارچه که برای یک چادر یا کت شلوار اندازه باشد 

دنگ = واحد سنجش زمان است که در مورد آب قنات بکار می رود وبرابر است با 12فنجان یا2ساعت

فنجان مساوی است با 10دقیقه

لازم به ذکر است یا آور شوم که حجم فنجان ها با هم فرق می کند ولی در محاسبه زمان تغییری حاصل نمی شود

مثلا در روستای کلاته بالا 2 نمونه فنجان هست که یکی از آنها هر 12فنجان یک دنگ است که زمان آن برابر است با 10دقیقه وفنجان دیگری هست که هر 16 فنجان یک دنگ محسوب می شود که این فنجان برابر است با 7.5دقیقه

به هر حال زمان محاسبه شده با هر دو فنجان برای یک دنگ مساوی است با 2ساعت           

باری یا همان بار                                                                 

این واحد سنجش در مورد علوفه ، هیزم یا گندم وجو بعد از درو بکار می رود

پس یک باری (بار) مقدار علوفه ایست که توسط یک الاغ در یک نوبت حمل می شود .مثال محلی : ما امثال 50باری گندم درو کردیم 

 

 

:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , مقیاس های اندازه گیری , ,
:: برچسب‌ها: واحد شمارش , مقیاس اندازه گیری , روستای کلاته بالا , شهرک قدس قاین , گز , ذرع , طاقه , خروار , من , چارک , مثقال , سیر , نخود , خونه گاه , باری ,



قدمگاه
نوشته شده در شنبه 19 مرداد 1392
بازدید : 3142
نویسنده : فرشید

زیارتگاه قدمگاه (مزار قدمگاه)

قدمگاه رد پا

در روستای کلاته بالا زیارتگاه زیادی وجود دارد که به آن مزار میگویند یکی از این مزار ها قدمگاه نام دارد.
در عرض جغرافیایی     33°28'15.82"     و طول جغرافیایی 59°15'24.80"  محلی است بنام قدمگاه که جای 2 رد پا موجود می باشد که به باور مردم روستا رد پای ائمه می باشد علاوه بر آن صورت دل دل dol dol یا همان شتر امام در بالای رد پا مشاهده می گردد.
قدمگاه روستای کلاته بالا
مردم روستا جهت برآورده شدن حاجات در آنجا نذر می دهند وگوسفند قربانی می کنند
آش نظری در قدمگاه
در روز طبیعت بیشتر مردم روستا به قدمگاه رفته ودعای طلب باران می خوانند
قدمگاه روستای کلاته بالا دارای یک چشمه است که در بالای قدمگاه است و یک درخت بنه که به آن درخت مزار می گویند و در قسمت پایین قدمگاه که می بایستی از بین صخره ها به آنجا رفت در قسمت درخت مزار مردم نذر می کنند و پارچه ای به درخت می بندند
 درخت مزار قدمگاه
در ضمن چراغ روشن می کنند و کسی که میخواهد چراغ را روشن کند برای تمام کسانی که آنجا هستند از درگاه خداوند متعال سلامتی و عاقبت به خیری طلب میکند و در زمانی که چراغ روشن کردند دیگر کسی نبایدآنجا باشد
قدمگاه روستای کلاته بالا
مطلب اختصاصی از وبلاگ روستای کلاته بالا
توجه:هر گونه انتشار وکپی با ذکر منبع بلامانع است

:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , قدمگاه , ,
:: برچسب‌ها: قدمگاه , روستای کلاته بالا , گردشگری ,



تنور
نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392
بازدید : 5040
نویسنده : فرشید

تنور

تنور وپخت نان محلی

 

تنور در روستای کلاته بالا استوانه ای است گلی که معمولاً از آن برای پخت نان استفاده می شود .در تمامی حیاط های روستای کلاته بالا وهمچنین شهرک قدس یک تنور که در اتاقی  بنام مدبخ (مطبخ) قرار دارد وجود دارد
موارد استفاده از تنور
همانطور که اشاره شد از تنور بیشتر برای پخت نان استفاده می شود ولی بعد از اینکه پخت نان تمام شد بعضی مواقع بخصوص در زمستان مقداری چغندر را در زیر آتش تنور می گذاشتند تا برای صبحانه آماده گردد به به اصطلاح ملی به آن چغندر خلی kholiمی گویند همچنین برای درست کردن آبگوشت از ظرف های مسی درب دار(قلفghalef) استفاده می شود در ضمن نوعی نان محلی بنام کماچ قلفی komach ghalefiهم می پزند که در مطلب نان های محلی به آن اشاره خواهد شد .
پخت نان محلی
 
 
طریقه ساخت تنور
برای ساخت تنور نوعی  خاک رس  که چسبندگی زیادی دارد را با  آب مخلوط می کنند و مدت حداقل 24 ساعت می بایست از مخطوط آن بگذرد تا به قول محلی گل برسد یعنی حسابی خیس بخورد .آن وقت گل را ورز می دهند ودر موقع ورز دادن به آن موی بُز اضافه می کنند تا در موقعیکه تنور را درست کردند لایه گل آن ترک نخورد آنقدر گل رس را ورز میدهند که گل سفت شود و به دست نچسبد  
گل را صورت نوار هایی به ضخامت 3 الی 4  سانتیمتر وبه عرض 20سانتیمتر وطول 60سانتمتر الی 1متر پهن می کنند  است. سپس لبه های نوار گلی را با چاقو برش داده و نوارها را در روی زمین به صورت دایره و از ضخامت روی هم قرار میدهند. این کار توسط استادان تنور ساز انجام میگیرد وقسمت پایین و وسط تنور قطر آن دو برار دهانه تنور می باشد.
 
استاد تنور ساز وقتی  نوارهای گلی را روی  یکدیگر قرار میدهد با دست خیس مقطع نوار زیری را خیس میکند تا نوار رویی روی آن محکم بچسبد.
وقتی  تنور کامل شد صبر میکردند تا تنور کاملا خشک گردد وبعد آن را به محل نصب آن که مدبخmodbakh(مطبخ) نامیده میشود میبردند ودر حاشیه بیرونی تنور مقداری سنگریزه به ضخامت 20سانتیمتر تا لبه تنور میریختند وبا گل رس همراه با ساقه گندم لبه های دهانه تنور را گرد میکردند همچنین قسمت دهانه تنور ،قسمت جلوی تنور لبه آن پایین تر بود تا نانوا راحتتر بتواند نان بپزد .در حاشیه پایینی تنور سوراخی بنام  دمه damehکه کار هواکش را انجام میداد، ایجاد میکردند.
 
تنور
در این موقع در داخل تنور آتش روشن میکنند واین زمان را به مدت 24ساعت ادامه میدهند تا گل رس بپزد .بعد تنور را با چربی حیوانی چرب میکنند تا دوام آن زیاد گردد وموقع پخت نان از دیواره تنور گل به نان نچسبد .
از وسایل تنور میتوان به اتسوز ،کارد تنور،تخته آرد،پتک وسخت سوز نام برد

نان جو (جوین)

مطلب اختصاصی از وبلاگ روستای کلاته بالا
توجه:هر گونه انتشار وکپی با ذکر منبع بلامانع است
 

:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , گوناگون , تنور , ,
:: برچسب‌ها: تنور , روستای کلاته بالا , غذاهای محلی , طریقه ساخت تنور ,



بازدید : 4855
نویسنده : فرشید

 

قاشق‌زنی از رسوم ایرانی است که که حاصل نهایی آن  یک وعده غذا ،جهت نیازمندان بوده است .
در بیشتر شهر ها و ورستاهای ایران قاشق زنی در  در شب چهارشنبه‌سوری برپا می‌شده‌است. ولی در برخی از شهرها، قاشق‌زنی در سحرهای ماه رمضان انجام می‌ گرقته است .
قاشق زنی متفاوت در روستای کلاته بالا
در روستای کلاته بالا به قاشق زنی ، توشو( تؤء شؤ Tow show تو و شو تلفظ آن مثل شولباس است) می گویند . در گویش محلی توTOW  به معنی تب و شو به معنی شب می باشد .
قاشق زنی در روستای کلاته بالا مخصوص شب خاصی نیست به خاطر اینکه ، هدف آن هم کمک به افراد بی بضاعت نمی باشد .
رفتن به تو شو
در روستاس کلاته بالا در قدیم الایام که از پزشک خبری نبود چنانچه فردی از یک خانواده تب داشت و نمی توانستند تب او را با داروهای گیاهی پایین بیاوردند زنی چادر  بر سر انداخته و چهره خود را می پوشاند چون می بایست حتماً  تا ناشناس بمانند. آنگاه با  دردست‌گرفتن کفگیری با دسته ای بلند به در خانه‌ ای از اهالی روستا  می‌رفت  وبا کفگیر  بر در خانه می‌کوبید و اهل خانه را از آمدن خویش آگاه می‌کرد.
کوبیدن درجهت گرفتن توشو
در موقع کوبیدن درخانه ، با عوض کردن صدای خود، این تک بیتی را می خواندند
تو دارم توشو دارم     هر چه بدی اشتو دارم
 Tow darom towshoe darom     har che bedi eshotow darom
یعنی: اومدم قاشق زنی بخاطر اینکه مریضی داریم که تب داره - هر چیه میخوای بدهی ، خیلی عجله دارم
اهل خانه ، مقداری نقل ، نبات یا مویز ........ در کفگیر  ریخته  و قاشق زن در تاریکی شب نا پدید می شد .
دریافت توشو
 

:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , قاشق زنی (تو شو)Tow show , ,
:: برچسب‌ها: آداب و رسوم , روستای کلاته بالا , شهرک قدس قاین , قاشق زنی , گوناگون , توشو ,



بازدید : 8635
نویسنده : فرشید


 آقای مرادی  سرآشپز

 

کُماچ و قروت(Ghorootقوروت)
کماچ و قروت یکی از غذاهای سنتی روستای کلاته بالا که هنوز در سفره تمام کسانی که از روستا مهاجرت نموده اند ، جای دارد
شغل اصلی مردمان روستای کلاته بالا در قدیم الایام دامداری بود است که مسافتی بین 60 کیلومتر را بصورت ییلاق وقشلاق می پیمودند شما افرادی را فرض کنید که از خانه وکاشانه خود دور اند  و نان هم ندارد ، این کماچ است که بدون نیاز به تنور در عرض یک الی 2ساعت آماده می شود .
پس کماچ بهترین نانی بود که می شد خارج از روستا ، پخت  .
وصد البته هنوز هم برای تمام کسانی که از روستا مهاجرت نموده اند دارای لذت خاصی است .
طرز تهیه کماچ :
به آرد گندم مقداری شیر(یا آب) اضافه می نمایند وآن را ورز می دهند تا خمیری سفت آماده گردد .در این نوع خمیر از خمیر مایه(خمیر ترش) خبری نیست چون اگر خمیر ترش اضافه نمایند در موقع پختن زیر آتش پف کرده وپر از خاکستر می شود (سفت بودن خمیر هم به همین خاطر است)خانم آقای مرادی در حال آماده نمودن خمیر کماچ
به آرد شیر اضافه می کنند تا کماچ رزگی Rezgiباشد(نرم وترد)
خمیر را به صورت گرد به ضخامت 5الی 7سانتی متر پهن می کنند
باور محلی: زمانی که خمیر کماچ آماده شد یک تکه چوب نازک را در وسط خمیر می گذارند(عکس فوق -چوب کبریت).دلیل آن این است که میگویند ، بعد از مرگ انسان وزمانی که هر کس بخواهد نتیجه اعمال خود را ببیند ،کماچ از نفری که او را پخته شکایت میکند ومی گوید این فرد مرا در زیر آتش سوخته و باید در آتش جهنم سوزد. چوب وسط کماچ  در جواب می گوید اینطور نیست من هم آنجا بودم پس چرا نسوختم 
قبل از اینکه خمیر کماچ تا این مرحله آماده گردد ،آتش آن را مهیا می نمایند .بدین صورت که در قدیم از کتمkatam وگوه بز goh Boz( کتم یعنی پهن گوسفند که بصورت یک لایه با ضخامت چند سانتی متر خشک شده باشد +پشکل گوسفند) همرا با کونجلیک konjelik(هیزمی که بعد از سوخت ذغال داشته باشد مثل گز یا قیچ  ) آتش درست می کردند
سر آشپز در حال آوردن کونجلیک(پشته خأشه)
سرآشپز در حال مهیا نمودن آتش کماچ
در این مرحله مقداری از آتش را یک طرف جمع می کنند تا در حدود 3سانتی متر از آتش بماند وخمیر کماچ را روی آتش گذاشته وروی آن را با آتش می پوشانند بعد از یک ساعت کماچ آماده خوردن است .
 
آتش کماچ می بایست حالتی بین خاکستر و ذغال باشد (خرج khoroj) در شهر بهترین هیزم برای پختن کماچ مخروط کاج است
تهیه قروت (کشک)ghoroot
کشک خشک ده را ده دقیقه با آب خیس می کنند بعد آن را در ظرفی سفالی که در کوره لعاب داده شده به نام تغارTaghar میریزند ومی سایند(قروت بمالم – قروتی بتازونیم)
 
 در موقع سابیدن کشک به آن گردو و بادام که پیش تر سابیده شده اضافه می کنند
آیدا خانم مسئول سابیدن گردو وبادام
بعد از اینکه مقداری کشک سابیده شد به آن آب اضافه می کنند (قروت آماده است)
نکته مهم : اگر قوروت چدنی باشد وبه آن گردو اضافه نمایید ،رنگ قروت خاکستری متمایل به بنفش می شود ولی در قروت های معمولی با افزودن گردو (جوز) تغییر رنگ نمی دهد
حالا کماچ را از زیر آتش بیرون می آورند وآن را به تکه های کوچک خرد نموده وقروت را داغ می کنند تا حدی که بجوش نیاید وگرنه مزه آن ترش می شود
کماچ نان محلی روستای کلاته بالا
به کماچ خرد شده ، قروت همراه با سیر + نعناع اضافه نموده بعد روغن داغ شده را روی کماچ وقروت می ریزند تا صدای جلیز(ججJej)آن را همه بشوند
سرآشپز راضی از پخت کماچ
نوش جان..........
با تشکر از آقای مرادی وخانواده محترم ایشان وتمام کسانی که ما را در تهیه این مطلب یاری نمودند
تهران : پارک جنگلی لویزان یک روز تعطیل
 

 


:: موضوعات مرتبط: کلاته بالا , غذاهای محلی روستای کلاته بالا , کماچ و قوروت , ,
:: برچسب‌ها: غذای سنتی , روستای کلاته بالا , کماچ وقروت , عکس ,



صفحه قبل 1 2 صفحه بعد